بررسی روابط اقتصادی و متغیرهایی مانند تولید، مصرف، پسانداز، سرمایه گذاری، درآمد، رشد اقتصادی و تورم در سطح کلان، تحت عنوان حوزهای به نام اقتصاد کلان صورت میگیرد. اقتصاد کلان به زبان ساده به بررسی عملکرد اقتصاد در سطح کلان میپردازد. موضوعات مهم دیگری مانند سطح اشتغال، میزان تولید کل، صادرات، ارزش واحد پولی و مباحثی از این دست نیز در اقتصاد کلان مورد بررسی قرار میگیرد. در این مقاله از کارگزاری بورس با ما همراه باشید تا به جزییات به تعریف اقتصاد کلان و به طور کلی آموزش اقتصاد کلان بپردازیم.
اقتصاد کلان چیست؟
پیش از ورود به مبانی اقتصاد کلان و جزییات آن باید به تعریفی ساده اما جامعی از اقتصاد برسیم. به زبانی ساده باید گفت که اقتصاد، علم و ابزار استفاده بهینه انسان از منابع محدودش است. همچنین اقتصاد یک حوزه اجتماعی - فرهنگی نیز میباشد و این علم با تولید، توزیع و مصرف کالاها و خدمات پیوند خورده است. ۴ مولفه اصلی اقتصاد عبارتند از: زمین، نیروی کار، سرمایه و کسب و کار. اقتصاد به طور کلی از دو جهت و دیدگاه مورد بررسی قرار میگیرد که آنها را با نامهای اقتصاد کلان و اقتصاد خرد میشناسیم.
به بخشی از مطالعات اقتصادی که به مطالعه عوامل کلی اقتصاد و نحوه تعامل آنها میپردازد، اقتصاد کلان میگویند. منظور از عوامل کلی اقتصاد، پدیدههای اقتصادی همچون تورم، سطح قیمت، نرخ رشد اقتصادی، درآمد ملی و تغییرات وضعیت بیکاری در سطح کشور و بینالمللی است.
اقتصاد کلان به موضوعاتی همچون قیمتها، مقدار خرید، فروش، هزینه، درآمد و … در سطح بنگاهها و بازارهای فردی نمیپردازد و این مولفهها در اقتصاد خرد مطرح میشوند.
تحقیقات اقتصاد کلان به دو دسته متمایز از هم تقسیم میشوند. رشد بلند مدت اقتصاد که به تجزیه و تحلیل مباحثی سالیانهای همچون درآمد ملی و تغییرات کلی در سطح اشتغال میپردازد و همچنین چرخه تجاری کوتاه مدت که به فاکتورهای تاثیرگذار بر اقتصاد در چهارچوب زمانی کوتاهمدت میپردازد.
تاریخچه و مکاتب فکری اقتصاد کلان
موضوعات و مفاهیم اقتصاد کلان از دیرباز مورد بحث و گفتوگو بین دانشمندان و خردورزان قرار گرفته است. موضوعات بحث برانگیزی همچون تجارت، قیمتها، رشد و بیکاری قدمت زیادی دارند. با این وجود واژه اقتصادکلان چندان قدمت ندارد و به دهه ۱۹۳۰ باز میگردد. زمانی که جان مینارد کینز با انتشار کتابش (نظریه عمومی اشتغال، بهره و پول) سعی کرد علت بیکاری کارگران و عدم فروش کالاها را توجیه کند.
پیش از فعالیتهای کینز، اقتصاددانان تفاوتی بین اقتصاد خرد و کلان قائل نمیشدند؛ به عبارتی همان اصول اولیه اقتصاد خرد که شامل عرضه و تقاضا بود را به معضلات سطح کشور نیز اعمال میکردند.
طی قرن بیستم، اقتصاد کینزی به مکتبهای فکری دیگری نیز منشعب شد که در ادامه به برخی از آنها میپردازیم.
مکتب کلاسیک
مکتب کلاسیک اقتصاد کلان، بر این دو باور، نرخها و قیمتها متغییر هستند و بازارها تمایل به شفاف شدن دارند، استوار است. این مکتب به دستهای نامرئی بازار اعتفاد دارد که در واقع همان نیروی عرضه و تقاضا است. لازم به ذکر است که جان مینیارد کنیز یکی از اصلیترین منتقدان این نظریه بود.
مکتب کلاسیک جدید
مکتب کلاسیک جدید، یکی دیگر از مکتبهای اصلی اقتصادکلان است که همراه با کینزی جدید یا نیو کینزی، عموما با هدف ترکیب مبانی اقتصاد خرد در اقتصاد کلان ایجاد شده است تا تناقضهای میان این دو حوزه را حل و فصل نماید.
اقتصاددانان کلاسیک جدید بر این باورند که بیکاری افراد در اغلب اوقات، داوطلبانه است. اقتصاددانان کلاسیک جدید، عرضه و تقاضا را نتیجه فعالیتهای اقتصادی و منطقی خانوارها و بنگاهها میدانند.
اهداف اقتصاد کلان
اقتصاددانان اهداف مختلفی را برای اقتصاد کلان تعریف کردهاند اما مهمترین آنها ایجاد اشتغال کامل، رشد و توسعه اقتصادی مداوم، ثبات قیمت ها و توزیع عادلانه درآمد در جامعه است.
اهمیت اقتصاد کلان در چیست؟
بررسی اقتصاد کلان در تحلیل بورس نیز اهمیت دارد؛ چرا که به بررسی اقتصاد به صورت کلی در مقایس بزرگتر از یک صنعت میپردازد.
اهمیت اقتصاد کلان در بررسی و تحلیل عوامل مؤثر بر رشد و توسعه اقتصادی، بهبود شرایط اشتغال، کاهش فقر و بیکاری، افزایش رفاه اجتماعی و بهبود شرایط زندگی جامعه است.
همچنین، اقتصاد کلان برای سیاستگذاران بسیار حائز اهمیت است زیرا این دانش به آنها امکان میدهد تا تصمیماتی از قبیل تعیین سیاستهای پولی و مالی، تنظیم بودجه، تعیین نرخ بهره و تعیین سطح مالیات را با توجه به وضعیت کنونی اقتصاد کلان و اهداف بلندمدت کشور، اتخاذ کنند.
مباحث اقتصاد کلان
مفاهیم مطرح شده و دامنه اقتصاد کلان، بسیار گسترده و شامل بخشهای بسیار زیاد و متمایزی است. عمده این مفاهیم به طور کلی شامل مجموعه سیاستهای مالی و پولی، رشد اقتصادی و حتی پیشبینی تغییر آنها در آینده میباشد. در ادامه به مهمترین آنها میپردازیم:
مدل عرضه کل و تقاضای کل
مدل عرضه و تقاضای کل (Aggregate Supply-Aggregate Demand)که با AS-AD هم شناخته میشود، یکی از مهمترین مدلهای موجود در اقتصاد کلان است.
در این مدل با توجه به تعادل در عرضه کل و تقاضای کل، سطح تولید حقیقی و سطح قیمت در قالب نمودار به نمایش گذاشته میشود. نمودار عرضه و تقاضای کل از پرکاربردترین مفاهیم و ابزارها برای مدلسازی اثرات سیاستگذاریهای اقتصاد کلان میباشد.
شیبی که در این نمودار نمایش داده میشود، نشان دهنده تغییر قیمت کالا با کاهش یا افزایش تقاضا است. شیب منحنی تقاضای کل نزولی است و این بدان معنا است که در سطوح قیمتی پایینتر، تقاضای حقیقی برای میزان تولیدات بیشتر میشود.
یکی از نکات بسیار مهم در این مدل این است که منحنی عرضه کل در بلند مدت عمودی است؛ چرا که میزان تولید توسط مقدار سرمایه، نیروی کار و سرمایه در دسترس، تعیین میگردد.
بنابراین انتقال منحنی تقاضای کل بر تولید و اشتغال بیتاثیر و بر سطح قیمت اثرگذار است. در سمت مقابل، در کوتاه مدت منحنی عرضه کل، افقی است.
نظریه مقداری بودن پول
نظریه مقداری پول (Quantity Theory of Money) که به اختصار QTM هم نامیده میشود، یکی از مفاهیم اصلی اقتصاد کلان است. این نظریه استدلال میکند که رابطه مستقیمی بین سطح قیمت کالا و خدمات فروخته شده و مقدار پول موجود در اقتصاد برقرار است.
بر اساس نظریه مقداری بودن پول بیان میکند که اگر مقدار پول موجود در اقتصاد ۲ برابر شود، قیمت کالا و خدمات نیز ۲ برابر میشود و در نهایت منجر به تورم میشود. یکی دیگر از استدلالهای این نظریه آن است که زمانی که پول بیشتر از حد لازم در اقتصاد عرضه شود، ارزش نهایی و واقعی آن مانند کالاهای دیگر کاهش مییابد.
فرمول نظریه مقداری بودن پول
فرمول نظریه مقداری بودن پول، فرمولی ساده و تشکیل شده از ۴ متغیر است. در این فرمول حرف M نشاندهنده عرضه پول، حرف v نشاندهنده سرعت گردش پول، حرف p نشان دهنده سطح متوسط قیمتها و حرف T نشاندهنده حجم معاملات کالا و خدمات است.
MV=PT
پول × سرعت گردش = قیمت × تعداد تراکنشها
رشد اقتصادی چیست؟
یکی دیگر از مفاهیم بحث برانگیز و مهم در اقتصاد کلان، موضوع رشد اقتصادی است. سادهترین و قابل فهمترین تعریف رشد اقتصادی عبارت است از افزایش بازدهی اقتصاد، در طول دورهای زمانی که حداقل در ۳ ماه مورد بررسی قرار میگیرد.
اولین شاخصی که برای سالم بودن اقتصاد یک کشور مورد بررسی قرار میگیرد، رشد اقتصادی است. اگر در جامعهای شاهد رشد اقتصادی ادامهدار باشیم، میتوان انتظار داشت که نرخ بیکاری کاهش یافته و به دنبال آن ثروت و جمعیت کشور افزایش میابد. افزایش درآمد دولتها که نتیجه رشد اقتصادی متداوم هست، میتواند در بخشهای حیاتی و مهمی همچون توسعه اقتصاد و برطرف کردن کسری بودجه مصرف شود.
اقتصاددانان عواملی را تحت عنوان شش عامل رشد اقتصادی معرفی کردند که عبارتند از:
- منابع طبیعی
- سرمایه یا زیرساخت فیزیکی
- جمعیت یا نیروی کار
- سرمایه انسانی
- بهبود فناوری
- قانون
شاخصهای اقتصاد کلان
در اقتصاد کلان باید شاخصهای مختلف اقتصادی مورد بررسی قرار گیرند. در ادامه به بیان مهم ترین شاخص های اقتصاد کلان میپردازیم:
- تولید ناخالص داخلی GDP
- شاخص قیمت PI
- تولید ناخالص ملی GNP
- نرخ بهره
- شاخص قیمت مصرف کننده
- شاخص قیمت تولیدکننده
- شاخص درآمد و دستمزد
- شاخص هزینه های مصرف کننده
مدلهای چند بخشی اقتصاد کلان
در اقتصاد کارگزاران مختلفی وجود دارند که به چهار دسته، بنگاه، دولت، خانواده و خارجیان تقسیم میشود. جهت سهولت در درک نقش هر یک از این کارگزاران، مدلهای چند بخشی اقتصاد طراحی شده که در هر کدام به نقش هر یک پرداخته میشود.
1- مدل دو بخشی اقتصاد
در مدل دو بخشی دو کارگزار، خانواده و بنگاه فعالیت دارند. این مدل غیرواقعی است و صرفا جهت درک بهتر نقش هر کارگزار در اقتصاد یک کشور طراحی شده است. مدلهای دیگر توسعه یافته، مدل دو بخشی اقتصاد کلان است. در این مدل، خانوادهها عوامل تولید هستند و بنگاهها با در اختیار گرفتن نیروی انسانی و زمین، هزینهای به عنوان درآمد به خانوارها پرداخت میکنند. به درآمدی که خانوارها در ازای ارائه خدمات و تولید محصول دریافت میکنند، درآمد ملی گفته میشود.
2- مدل سه بخشی اقتصاد
در مدل سه بخشی اقتصاد، دولت نیز به خانوار و بنگاه اضافه میشود. در مدل سه بخشی فرض شده است که دولت تنها مالیات اخذ میکند. مالیاتهای جمع آوری شده در نهایت صرف خرید کالاها و ارائه خدمات عمومی میشود. به این هزینهها مخارج دولت گفته میشود.
3- مدل چهار بخشی اقتصاد
در مدل چهار بخشی اقتصاد کلان، خانوار، بنگاه، دولت و خارجیان (صادرات و واردات) نقش دارند. به این مدل اقتصاد باز نیز میگویند چرا که خانوار در این مدل به تولید میپردازد و در ازای آن از بنگاه درآمد به دست میآورد. دولت نیز به دریافت مالیات دریافت میکند و در اینجا مخارج و هزینههای دولت مشخص میشود. در نهایت تولیدات صادر میشود و یا کالایی از خارج از کشور خریداری میگردد.
چرخه اقتصاد کلان
در اقتصاد چهار بخشی خانواده، بنگاه، دولت و خارجیان وجود دارند. خانوادهها در این چرخه اقتصادی نیرو در اختیار بنگاهها قرار میدهند و بنگاهها با استفاده از مواد اولیه و نیروی انسانی به تولید میپردازد. خانوادهها که مصرف کننده نیز هستند محصولات را خریداری میکنند. با ارزش افزوده ایجاد شده، بنگاه حقوق نیروی انسانی را پرداخت میکند.
در بخش دیگر دولت و خارجیان نیز وجود دارند که در بخش خارجیان فرض بر صادرات و واردات است. همچنین در دولت نیز هزینه و درآمدهای وجود دارد که به روند این چرخه کمک میکند. به این مدل از چرخه اقتصاد کلان، اقتصاد باز گفته میشود. در تصویر پایین جریان پول را بین این چهار مولفه مشاهده میکنید.
جمعبندی
اصطلاح اقتصاد کلان با اصول و چهارچوب کنونی آن، برای اولین بار در نظریههای جان مینارد کینز در رابطه با رفتار بازار و سیاستهای دولتی در سال ۱۹۳۷ مطرح شد.
پس از آن چندین مکتب فکری در حوزه اقتصاد کلان ایجاد و توسعه یافت. برخلاف اقتصاد خرد که به مردم، شرکتها، بنگاهها و ... میپردازد، اقتصاد کلان به مباحثی همچون تورم، سطح قیمت، نرخ رشد اقتصادی، درآمد ملی و تغییرات وضعیت بیکاری در سطح کشوری و بینالمللی میپردازد.